اثرات مفید ماساژ درمانی در رفع بیخوابی زنان یائسه
مقدّمه
مطالعات اپیدمیولوژیک، افزایش بروز بیخوابی را پس از یائسگی نشان داده و برای علل مشکلاتِ پس از یائسگی، متغیّرهایی پیشنهاد میکند که شامل عوامل جمعیتی، روانی، حمایت اجتماعی، امراض قلبیعروقی، خود ادراکی مرتبط با سلامتی و شرایط پزشکی افراد است. ارزیابی ذهنی زنان یائسه از چگونگی فرایند خواب، ارزش و اهمیت خاصی دارد؛ چرا که همواره درک یک مشکل، این اجازه و امکان را به افراد میدهد که فاکتورهای دخیل در مشکل مزبور را مشخص و شناسایی کنند.مطالعات مرتبط با پارامترهای دخیل در فرایند خواب متعادل، ارتباطی معنادار میان گُرگرفتگیهای شبانه و اختلالات خواب نمایان میسازد. این مسأله احتمال ارتباط پیچیده میان اختلالات خواب و یائسگی با سایر عوارض مرتبط با افزایش سن از جمله افسردگی، دردهای مزمن و افزایش مرگومیر را روشن میکند؛ بنابراین توصیه میشود در زنان یائسهای که تقاضای مشاورة پزشکی دارند، هر شرایط و حالتی که اثری ناخوشایند بر فرایند خواب میگذارد، در نظر گرفته شود. پس از آنکه سایر عوامل دخیل در اختلالات خواب نظیر سن، درآمد و افسردگی از چرخة این عوامل حذف شوند، یائسگی بهعنوان عامل خطری مستقل در اختلالات خواب در نظر گرفته میشود. این تشخیص برپایة پرسشنامة فاقد تست خواب صورت گرفت که در نتیجة آن، 2/60 درصد از شرکتکنندگان، کجخُلقی و بیخوابی را گزارش کردند، بنابراین ضروری است توجهات ویژهای قبل و بعد از دوران یائسگی در زنان صورت گیرد.
مطالعات انجامشده نشان میدهد که مشکلات خواب بهطور عمده در طول دورة یائسگی افزایش مییابد، اگرچه بهطور کلی در رابطه با کیفیت خواب در زنان یائسه، اطلاعات ما محدود است. مشکل بیخوابی و پیامدهای قابل توجه آن، بهرغم وجود شیوع گستردهاش، اغلب بهدرستی ارزیابی و درمان نمیشود. نتایج حاصله از گروه تحقیقاتی حاضر، سهمی قابل توجه در مطالعة ساختار بدن در رابطه با شیوع بیخوابی در زنان یائسه داشته است. هورموندرمانی عبارت از جایگزینی هورمونهای اگزوژنی است که قبلاً توسط تخمدانها تولید شده و بهطور سنتی جهت کاهش علایم یائسگی کاربرد داشته، و این در حالی است که نتایج مطالعات اخیر بر روی هورموندرمانی (HT) باعث ایجاد اختلاف نظر در محافل علمی گردیده است. گروه تحقیقاتی HERS (مطالعة جایگزینی قلب و استروژن/پروژستین) اثر حفاظتی هورموندرمانی در زنان یائسه را در مقیاسی بزرگ ارزیابی کرده و نتایجی متضاد بهدست آورده است. انجمن سلامت زنان (WHI) نیز مطالعهای مهم در زمینة مداخلات هورموندرمانی انجام داده و به نتایجی از قبیل افزایش وقوع بیماری کرونری قلب، سرطان سینه، سکته و ترومبوآمبولی در گروه تحت مطالعه دست یافت که در نتیجة آن، مداخلات هورموندرمانیِ در سال 2002 متوقف شد. نتیجة مطالعات مزبور این انجمن مشخص شد که خطرات هورموندرمانی بیش از مزایای آن بوده، و این نوع درمان میبایست در زنان یائسة مبتلا به امراض مزمن متوقف شود. پیرو انتشار نتایج مطالعات انجمن WHI، بیماران و پزشکان بهویژه آن دسته از زنانی که در معرض خطر بالای امراض قلبیعروقی یا سرطان سینه بودند، از کاربرد طولانیمدت استروژندرمانی پرهیز نمودند، و از همین رو تقاضا جهت درمانهای غیر هورمونی برای رفع علایم یائسگی گسترش یافت. این درمانها عبارت بودند از: داروهای کنترلنشده، ضدّ افسردگیها، درمان شناختی و رفتاردرمانی (بهداشت خواب، محدودیت خواب، کنترل محرک و استراحت و آرامش) که مورد اخیر اثراتی مثبت بر فاکتورهای زمینهساز و مداخلهگر بیخوابی نشان دادهاند.
درمانهای جایگزین و داروهای مکمل عموماً توسط زنان کشورهای مختلف استفاده میشود. بسیاری از زنان برای کنترل علایم یائسگی، از منابعی نظیر غذاهای سویایی، گیاهان دارویی، طب سوزنی و یوگا استفاده میکنند. در استرالیا و بسیاری از کشورهای اروپایی، بیش از 50 درصد از مردم اعلام کردهاند که از روشهای جایگزین استفاده میکنند. در سال 1990، در ایالات متحده، تخمین زده شد که 425 میلیون نفر (8/37 درصد مرد و 9/49 درصد زن) در جستجوی انواعی از درمانهای غیر مرسوماند. قابل توجه آن که جستجو برای درمانهای جایگزین و داروهای مکمل، اغلب بهعلت رفع علایم یائسگی رخ میدهد و تحقیق در مورد مزایای این منابع غیر مرسوم و غیر دارویی در حال انجام است. یک مطالعة آزمایشی که در شهر نیویورک امریکا بر روی کاربرد داروهای مکمل و جایگزین انجام گردید، نشان داد که 50 درصد از شرکتکنندگان از یک درمان مکمل که در زنان مؤثر است، استفاده میکنند. این مطالعه همچنین نشان داد که مصرف داروهای گیاهی، تأثیرات مثبت بالقوهای در زنان یائسه بر جای میگذارند. افزایش تقاضا برای مداخلات غیر دارویی، پتانسیل ماساژ را بهعنوان یک منبع درمانی افزود؛ بهویژه اینکه تصور میشود ماساژ در فرایند سلامت دخیل بوده و ایمن است و توسط زنان پذیرفته میشود. ماساژ معمولاً بهعنوان یک ابزار درمانی بدون پایة علمی در نظر گرفته میشود، اما با این حال جهت اثرگذاری بر فعالیت جریان خون شریانی و وریدی در دستگاه لنفاوی و بافت پیوندی و ماهیچهها، همچنین بهعنوان گزینهای در درمان ادم (Edema) مورد استفاده و بهرهبرداری واقع میشود. در فرایند انجام عمل ماساژ، محرکهای جلدی عضلانی بر گیرندههای لمس، فشار، حرارت، ارتعاش و درد اثر کرده و از طریق سیستم عصبی محیطی و اتونومیک به سیستم عصبی مرکزی (شامل طناب نخاعی و مغز) منتقل میگردند، آنگاه عکسالعملهای نوروشیمیایی نظیر تمدد اعصاب، بهبود خواب، آرامش، تندرستی، افت ضربان قلب و تنفس، افزایش ادرار، کاهش قاعدگی دردناک و ترمیم هوموستازیس بهوضوح دیده میشود. برخی از مطالعات، بهبود بیخوابی را در اثر یک ماساژ ضدّ استرس نشان دادهاند؛ همچنین گزارش شده زنان یائسهای که بیخوابی حاصل از یائسگی را تجربه میکنند، تمایل به درمانهای فرعی و جایگزین بهویژه درمانهای مرتبط با بدن (بادیتراپی) دارند، بهطوریکه این نوع درمان، انتخاب نخست آنهاست. در یک مطالعة مقدماتی اخیر در رابطه با مزایای ماساژ در زنان یائسة مبتلا به بیخوابی، گروه تحقیقاتی حاضر با استفاده از پلیسومونوگرافی (تست خواب)، به بهبود الگوی خواب پی بردند. این بهبودی شامل کاهش قابل تــوجــه تأخیـر REM و مرحلة اول خواب، افزایش قابل توجه مراحل 3 و 4 خواب، و همچنین بهبود اضطراب و افسردگی بود. این مطالعه شامل استفاده از یک خاطرة خواب بود که ارزیابی ذهنی را مهیا ساخت. تجزیه و تحلیل خاطرة خواب نشان داد که تمام شرکتکنندگان، خواب سریعتر، بهبود کیفیت خواب و بیدارشدن بهتر را احساس نمودند؛ همچنین گروه تحقیقاتی مزبور، یک آزمایش کنترلشدة تصادفی را با استفاده از همان مداخلة مطالعة مقدماتی انجام داده، و به کاهش قابل توجه افسردگی و بیخوابی و افزایش کیفیت زندگی پی بردند، و این نشاندهندة بهبود کیفیت خواب و همچنین بهبود علایم یائسگی یا قبل از یائسگی است.
ملاحظات نهایی
با توجه به علایم برخاسته از مرحلة بعد از یائسگی که بر زندگی زنانِ درگیر در این موضوع تأثیرات مهم دارد، علاوه بر هورموندرمانی، نیازی واقعی به گزینههای درمانی جدید نیز احساس میشود. مزیتهای بالقوة ماساژ بهعنوان یک درمان غیر دارویی مستقل یا ترکیبشده با سایر اشکال درمانی که جهت رفع علایم یائسگی بهکار میروند، نیاز به مطالعات سیستماتیک بر روی اثرات این تکنیک درمانی را برجستهتر مینماید؛ بنابراین با توجه به شواهد اخیر که گروه تحقیقاتی حاضر در رابطه با اثرات مثبت ماساژ بر کیفیت خواب ارائه نمودند، مصمّم هستیم این حیطه از مطالعات را گسترش داده تا اثربخشی نوع درمان مذکور در سایر شرایط بیوشیمیایی، متابولیکی و ایمنیِ بدن را شناسایی کنیم؛ زیرا یافتههای حاصل از این مطالعات میتواند از ماساژ بهعنوان ابزار درمانی بالقوهای برای بهبود کیفیت خواب در زنان یائسه حمایت کند.
|(Sleep Science No.7 (2014|
دیدگاهتان را بنویسید