سبزی و میوه ها دو بال پرنده‌ی تندرستی

سبزی و میوه ها دو بال پرنده‌ی تندرستی

در هرم هستي، سبزي‌ها و ميوه‌ها جايگاه خاصي دارند و اساس و پايه‌ي تندرستي محسوب می‌شوند، و طول عمر، پيري ديررس، شادي و طراوت زندگي را به ارمغان می‌آورند. انسان می‌تواند همانند گياهخواران که گوشتخواران از آن‌ها تغذيه می‌کنند، باشد و يا هم گياهخوار و هم گوشتخوار؛ مثلاً طول روده‌ها، فک زيرين که آسياب کننده گياهي است، مکانيزم و ديناميزم هضم، جذب و نهايتاً سوخت و ساز و دفع شباهت زيادي به گياهخواران داريم. ضمن اين‌که بدون مصرف گياهان تندرستي ما به شدت به مخاطره می‌افتد. گياهان علاوه بر داشتن ويتامين‌ها، مينرال‌ها، آنزیم‌‌ها، قند چربي و پروتئين مواد ديگري دارند که بسيار حياتي و حيرت انگيزند و به نام مواد ثانويه گياهي در سبزي و ميوه ناميده مي‌شوند.

گياهخواري
اين روش تغذيه داراي منافع خوب، ولي بدون ضرر نمیباشد. شايد بتوان گفت بهترين امتياز آن اين است که گوشت به ويژه قرمز آن را نمی‌خورند، چون گوشتها چندان سالم نيستند و تعليف و خوراک دام بيشتر تبديلي و عاري از آلودگی‌ها نيست. بنابراين به طور کلي، گياهخواران سالم‌تر زندگي می‌کنند، و از طرفي کمتر چاق شده، فشار خون بالا ندارند، کلسترول، قند و اسيد اوريک آن‌ها متعادل و تا80 درصد کمتر از غيرگياهخواران دارند. کمتر دچار يبوست، سنگ کليه و سنگ کيسه‌ی صفرا مي‌شوند. سرطان روده و سينه در آن‌ها کمتر ديده می‌شود؛ همچنين بيماريهاي آلرژي نورو درماتيک و بيماري‌هاي پوستي نيز بین آن‌ها محدود است. گياه‌خواران سالم‌تر زندگي می‌کنند، اما نه اين‌که طولانی تر عمر خواهند کرد. متخصصين تغذيه بر اين عقيده اند که ترکيب لاکتووجتارين يعني گياهخواري همراه با لبنيات و تخم مرغ، منطقی‌تر و انرژي کاري بيشتري دارد و با توجه به جامعه‌ی صنعتي شده و پرهيجان، آسان‌تر دسترسي به تغذيه خود دارند.
خام خواري جوابگوي انجام مسئولیتهاي عصر ما نيست. قدرت جذب و هضم يا سيستم گوارش افراد، کاملاً متفاوت است. محتواي سفره‌ی غذايي جامعه‌ی ايراني، انطباق دقيقي با شرايط اکولوژيک و يا اقليم گوناگون کشور ما دارد. غذاي ايراني بيشتر مايع است تا جامد، ضمن اين‌که مواد گياهي اکثراً عامل غالب است، مانند انواع آشها و خورشها. کاربرد متنوع سبزي‌ها، صيفی‌جات و حتي ميوه‌ها در بسياري موارد گياهان دارويي مانند شنبليله در قرمه سبزي، بابونه در سبزي پلو، زرشک، زيره پلو، انواع دلمه‌ها و کوکوها، همگي سرشار از سبزي‌ها هستند، و گوشت‌ها حداکثر 20 تا 25 درصد در اين نوع غذاها حضور دارند. غذاي ايراني با تغييراتي مختصر می‌تواند الگوي خورد و خوراک تندرستي بخش براي نوع انسان با سيستم گوارشي‌ای که دارد، باشد. کمتر ملتي مانند ايراني‌ها از گياهان، سبزي و ميوه‌های با تنوع تغذيه می‌کند. ايراني‌ها حتي انواع ترشيجات و مرباها را ابداع کردهاند و هر کدام از اين مواد با نوع غذاي اصلي، مطابقت دارد و اين خود تأکيد بيشتر بر فصلي بودن خوردنی‌هاست.

غذاي چيني
مدت‌ها براي متخصصين تغذيه اين سئوال مطرح بود که چطور است چيني‌ها بيشتر غذاي ساده می‌خورند و کمتر از کشورهاي غربي دچار بيماريهاي ناشي از شيوه‌ی تغذيه‌ی تمدن صنعتي غرب مانند سکته‌ی قلبي، ديابت، پوکي استخوان، سرطان روده و غيره می‌شوند. پژوهشها نشان می‌دهد که چينيها دو برابر غربيها کربو هيدرات می‌خورند، البته به صورت مرکب يا کمپلکس، و در مقابل يک سوم چربي کمتر، اما 25/0 از آمريکایی‌ها کالري مصرف می‌کنند. چينی‌ها به‌شدت کار بدني انجام می‌دهند. يک سوم بيشتر از آمريکايي پروتئين می‌خورند (فقط پروتئين حيواني 7% و بيش از 70/0، پروتئين گياهي). چيني‌ها اساساً شير نمی‌خورند، ولي به‌ندرت پوکي استخوان در میان آن‌ها ديده می‌شود. کلسيم مورد نياز را از سويا و انواع کلم تأمين می‌کنند. در تاريخ ميخوانيم که فيثاغورث، سقراط، افلاطون، داروين، تولستوي، بنيامين فرانکلين، نيچه، اديسون، گاندي، برنارد شاو، انیشتين همگي گياهخوارانی جدي بوده‌اند. ثابت شده کسي که گوشتخوار است، هنگام سکته‌ی قلبي تا 50 درصد و کسي که گياهخوار با لبنيات است، 15 درصد، و کسي که فقط گياهخوار است، تا 4 درصد با خطر مرگ مواجه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *