بازخورد درباره این کالا

از شلمچه تا نطنز

0
از 0 رای

0دیدگاه

مجموعه داستان

تازه از آسایشگاه آورده بودند. بشدت سرفه می­کرد. طوری که دهانش کف­آلود و چشمانش پر از اشک بود و نفسش بند می­آمد. همین­که سرفه‌اش بند آمد با دستمال دور دهان وچشمانش را پاک کرد و نفس عمیق کشید به دور و برش نگاه کرد. آنگاه با صدای آهسته وآرام و با لحنی ناله‌وار، خطاب به همسرش انسیه گفت: «انسیه چرا از آسایشگاه آوردینم خونه؟ اینجا هم مزاحم شما می­شوم هم مزاحم بچه­ها. تازه هفته­ای یک روز هم باید ببرینم بیمارستان. آسایشگاه می­موندم  بهتر بود.» انسیه خانم روی صندلی کنار تخت سجاد بلند شد و دستگاه اکسیژن را کنار تخت قرار داد و با لبخند و لحنی مزاح­گونه گفت: «نکنه ازمابیزاری سجاد؟! اتفاقاً اینجا هم می‌تونم به تو برسم و هم به بچه­ها، با مسئول آسایشگاه هم هماهنگ کرده­ام که هر چند روز یک بار پزشک معالج به اینجا بیاد و شما را ببیند.خودم هم که یه پا دکترم.» سجاد بی­هیچ صحبتی به انسیه نگاه کرد. انسیه از نظر او، همان دختر دانشجوی چند سال پیش بود. دانشجوئی زیبا، پرنشاط و خنده رو. با قدی بلند، موهای خرمائی­رنگ، چهره­ای گندم­گون که چابک و فرز راه می­رفت، زیبا و ظریف صحبت می­کرد، ترمهای دانشگاه را با موفقیت پاس می­نمود و همیشه مورد توجه دانشجویان و اساتید دانشگاه بود…

نمایش بیشتر- بستن
100,000 تومان
بروزرسانی قیمت: 12 فوریه 2024
آیا قیمت مناسب تری سراغ دارید؟
مرا اگاه کن


از طریق:
ثبت

نقد و بررسی

از شلمچه تا نطنز

مجموعه داستان

تازه از آسایشگاه آورده بودند. بشدت سرفه می­کرد. طوری که دهانش کف­آلود و چشمانش پر از اشک بود و نفسش بند می­آمد. همین­که سرفه‌اش بند آمد با دستمال دور دهان وچشمانش را پاک کرد و نفس عمیق کشید به دور و برش نگاه کرد. آنگاه با صدای آهسته وآرام و با لحنی ناله‌وار، خطاب به همسرش انسیه گفت: «انسیه چرا از آسایشگاه آوردینم خونه؟ اینجا هم مزاحم شما می­شوم هم مزاحم بچه­ها. تازه هفته­ای یک روز هم باید ببرینم بیمارستان. آسایشگاه می­موندم  بهتر بود.» انسیه خانم روی صندلی کنار تخت سجاد بلند شد و دستگاه اکسیژن را کنار تخت قرار داد و با لبخند و لحنی مزاح­گونه گفت: «نکنه ازمابیزاری سجاد؟! اتفاقاً اینجا هم می‌تونم به تو برسم و هم به بچه­ها، با مسئول آسایشگاه هم هماهنگ کرده­ام که هر چند روز یک بار پزشک معالج به اینجا بیاد و شما را ببیند.خودم هم که یه پا دکترم.» سجاد بی­هیچ صحبتی به انسیه نگاه کرد. انسیه از نظر او، همان دختر دانشجوی چند سال پیش بود. دانشجوئی زیبا، پرنشاط و خنده رو. با قدی بلند، موهای خرمائی­رنگ، چهره­ای گندم­گون که چابک و فرز راه می­رفت، زیبا و ظریف صحبت می­کرد، ترمهای دانشگاه را با موفقیت پاس می­نمود و همیشه مورد توجه دانشجویان و اساتید دانشگاه بود…

نمایش بیشتر - بستن
پدید آورنده : سعید اسدی فر
سال چاپ : اول – 1390
تعداد صفحه : 184 صفحه
نوع چاپ : سیاه و سفید
قطع کتاب : وزیری
نوع جلد : جلد شومیز

امتیاز کاربران به:

از شلمچه تا نطنز (0نفر)
کیفیت ساخت
0
ارزش خرید به نسبت قیمت
0
محتوا مناسب
0
دیدگاه خود را در باره این کالا بیان کنید برای ثبت نظر، لازم است ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید. اگر این محصول را قبلا از این فروشگاه خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد. افزودن دیدگاه
نظرات کاربران

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

    هیچ پرسش و پاسخی ثبت نشده است.

پرسش خود را درباره این کالا بیان کنید

ثبت پرسش

محصولات مرتبط