نقد و بررسی
باستانی پاریزی شدنعصـای مرحوم پدرش حاج آخوند پاریـزی را همواره در نزدیکی خود داشت با کت و شلواری تیره رنگ و بارانی و پالتوی بلند همـراه با کلاه شاپو ، شمایل تمام استادی به خود میگرفت. اگر به سراغش میرفتی و میخواسـتی دیــداری داشـته باشی ، هرگز درب منزل را با آیفون خانه باز نمیکـرد پلـه هـای حیاط خانهی فراخ و زیبای خــود را میپیمود تا به دسـت خویش درب را برای مهمـان باز کنــد. هنـگام خداحافظی هـم تا درون کــوچه همـراهی میکـرد و مطمئن میشـد که وسـیلهای بــرای طی مسـافت آماده است. روزی که با دوستـی بـه دیدارشان رفته بودیم ، هنگام ترک خانه مطابق رسم خودشان تا درب حیاط همـراه آمدند، وقتـی دوسـت ما اظهار شرمندگی کرده و قصد ممانعت داشـت اسـتاد باستانی گفتند شـما از اندیمشــک تا بدینجا آمـدهای ، من تا درب حیاط همراهتان نیایم…؟
نام کتاب را باســتانی پاریزی شـدن گـذاردهام زیرا باستانی پاریزی نه یک نام که یک منش و اعتبار در تاریخنگاری شــرافتمندانـه است و باستانی پاریزی شدن راهی بوده بلند و دشــوار. آنکه باسـتانی پاریــزی شده بود، نامش اعتبار دکتــرا در تاریخ بود و همسـنگ با اخلاق و تخصص و آنکه باسـتانی پاریزی شـده بود تنها به دلیل احاطهاش بر علـم و تعهدش به دانش و دانشــگاه نبود. تنها به دلیل آگاهی رشک برانگیزش بر تاریخ و اجتماع ایرانــی نبود؛ بلکـه شخصیتـی منحصر به فرد، رنـدی و طنازی، ایراندوسـتی و ایرانگرایـی به دور از تعصب این اعتبار را رقم زده بود.
پدیدآورنده : | رضا شاهملکی با مقدمه دکتر داریوش رحمانیان |
سال چاپ : | اول – 1398 |
تعداد صفحه : | 106 صفحه |
نوع چاپ : | سیاه و سفید |
قطع کتاب : | رقعی |
نوع جلد : | جلد شومیز |
0دیدگاه